به اثر هنری که بوسیله برنامه های هوش مصنوعی ساخته شده باشد هنر هوش مصنوعی گفته میشود. با گسترش و همه گیر شدن تکنولوژیها و ابزار های هوش مصنوعی افراد با استفاده از آنها شروع به خلق آثار هنری کردند. تلاش افراد برای ساخت هنر به کمک هوش مصنوعی یا تولید آثار هنری توسط هوش مصنوعی چالش ها و سوالات فلسفی زیادی در ذهن افراد ایجاد کرد. هوش مصنوعی مانند هوش انسانی قادر به در هم آمیزی تجربیات و مشاهدات خود و تولید هنر های تجسمی جدید است. شاید بتوان گفت تمام آثار هنری تلفیقی از تجربیات و احساسات قلبی هنرمند و در نتیجه بروز اثر جدید هستند. برخی افراد معتقدند که خلاقیت به معنی ترکیب مسائل و موجودیت های موجود است و چیزی به نام خلق آثار کاملا جدید و بدون تکرار وجود ندارد. اگر این فرضیات را درست فرض کنیم می توانیم نتیجه بگیریم هنر آمیزه ای از آثار قبلی به شکلی و فرمی جدید می باشد. 

هوش مصنوعی توانایی ترکیب اطلاعات با سرعت بسیار بیشتر از انسان را دارد پس از لحاظ تئوری می توان گفت اگر همه ی آثار هنری قبلی را به سیستم های هوش مصنوعی معرفی کنیم میتوانیم به کمک قدرت و سرعت بسیار بالای آن آثار هنر زیبایی خلق کنیم. اما ممکن است یک سوال بسیار مهم در ذهن افراد شکل بگیرد

اگر به وسیله انسان ساخته نشده باشد باز هم هنر است؟

پاسخ به این سوال بسته به نگرش و دید فلسفی افراد دارد ما در این مطلب فرض را بر این بگذاریم که پاسخ این پرسش "بلی" است.

تاریخچه هنر هوش مصنوعی

ریشه های تاریخی هنر و هوش مصنوعی به زمان یونان باستان برمی گردد هنگامی که مخترعین آن زمان به فکر ساخت ماشینی خودکار با توانایی تولید متن (نگارش) یا ایجاد صدا و نواختن موسیقی بودند. یکی از نمونه های این اتوماسیون Maillardet در سالهای 1800 میلادی است.

از روزهای اولیه پیدایش مفهوم هوش مصنوعی در زمان کالج دورتموند متفکرین و دانشمندان سوالات و چالش های فلسفی زیادی را در رابطه با ماهیت مغز انسان و  نحوه تفکر او مطرح کردند البته ناگفته نماند این سوالات از دیر باز در ذهن افراد پرسشگر وجود داشته است اما با پیشرفت های هوش مصنوعی و یادگیری ماشین و امکان شبیه سازی فرایند های فکری انسان از میزان ماورایی پنداشتن و فرض موجودی مرموز درباره مغز فاصله گرفته ایم و این پرسش ها و چالش ها رنگی دیگر به خود گرفته اند.  

از روزهای اولیه پیدایش هوش مصنوعی در دهه 1950 میلادی محققان سعی می کردند با استفاده از هوش مصنوعی کارهای هنری ایجاد کنند. به این کار ها غالبا هنرهای الگوریتمی، هنرهای کامپیوتری، هنر های دیجیتالی و یا رسانه جدید گفته میشد.

هنر هوش مصنوعی از دهه 50 تا 2000

یکی از اولین سیستم های مهم هنر هوش مصنوعی AARON نام داشت که توسط Harold Cohen در دانشگاه سن دیگو در دهه 60 میلادی ساخته شد در نسخه های اولیه، AARON میتوانستند طرح های ساده ی سیاه و سفیدی را ترسیم کند و پس از آن Cohen آن ها را به صورت دستی رنگ آمیزی میکرد. در نسخه های بعد قابلیت رنگ آمیزی نیز به این سیستم هوشمند افزوده شد.

در سالهای 91 و 92 جایزه ای با عنوان Golden Nica به ویدئو ای سه بعدی که با کمک هوش مصنوعی ساخته شده بود اعطا گردید.

در سال 2009 جایزه پولیتزر به همراه چندین جایزه معتبر دیگر به هنرمندی که با استفاده از هنر هوش مصنوعی اثری را خلق کرده بود اعطا شد.

هنر هوش مصنوعی در دهه 2010

 در سال 2014 سیستم هوش مصنوعی generative adversarial network یا به اختصار GAN توسط یان گودفلو و همکاران او توسعه یافت. این نوع از سیستمهای هوش مصنوعی متشکل از دو قسمت هستند که یکی تولید کننده و دیگری ممیز است و عملکرد آنها به این صورت است که تولید کننده خروجی را ساخته و تحویل ممیز می دهد سپس سیستم ممیز بازخورد یا فیدبکی را به سیستم تولید کننده منتقل کرده و آن سیستم خود را اصلاح می کند این فرایند با سرعت و دفعات بسیار زیاد تکرار شده و در نتیجه سیستم به وسیله خودش تربیت خواهد شد. دانشمندان به وسیله این تکنولوژی توانستد تصاویر هنری به وسیله هوش مصنوعی خلق کنند.

در سال 2018 تصویری که به وسیله هوش مصنوعی ساخته شده بود در یک حراجی در نیویورک به قیمت 432500 دلار به فروش رسید این عدد 45 برابر بیشتر از تخمینی بود که برای آن ارزش گزاری شده بود.

در سال 2019 جایزه ای تحت عنوان Lumen Prize به هنرمندی که به وسیله رباتی و به کمک هوش مصنوعی اثری هنری در سبک خودش تولید کرد اهدا شد.

Edmond de Belamy, from La Famille de Belamyاولین هنرِ هوش مصنوعی فروخته شده

سالهای 2020 و هوش مصنوعی مولد

در سالهای 2020 مدل های هوش مصنوعی تبدیل متن به تصویر که به وسیله پرامپت تصاویر مختلف تولید می کردند پیشرفت خیلی زیادی کردند به طوری که تصاویر ساخته شده به وسیله آنها به کیفیت عکس ها گرفته شده توسط انسان و نقاشیهای کشیده شده توسط هنرمندان رسید.

در سال 2021 با کمک تکنولوژی  Transformer کمانی OpenAi سیستمی به نام DALL-E را توسعه داد که منطبق بر ورودی که مانند زبان طبیعی انسان ها است تصاویری با کیفیت بسیار بالا تولید میکرد.

در سال 2022 Midjourney و پس از Stable Diffusion معرفی شدند که باعث جهش و رشد بسیار زیادی در استفاده از هوش مصنوعی برای خلق آثار هنری بصری گردیدند.

در سال 2022 نمایشگاهی در موزه هنر های مدرن در شهر نیویورک برگزار شد. تمای آثار این نمایشگاه به وسیله هوش مصنوعی به سبک و سیاق آثار موجود در خود نمایشگاه ساخته شده بودند.

هوش مصنوعی و هنر موسیقی

موزیک و هوش مصنوعی به معنی توسعه نرم افزار های است که به کمک هوش مصنوعی موسیقی جدید خلق می کنند. همانند روش ها و تکنیک های دیگر هوش مصنوعی، در تولید موسیقی به کمک این تکنولوژی هم فرایند های ذهنی انسانی شبیه سازی می شوند.

این قابلیت هوش مصنوعی بر اساس تکنیک های یادگیری عمیق است که در آن الگوریتم های کامپیوتری با گوش دادن به آهنگ ها و موسیقی هایی که توسط انسان ها ساخته شده اند، یاد می گیرند که یک آهنگ جدید و منحصر به فرد خلق کنند. در نظر داشته باشید این کار تفاوتی با عملکرد مغز انسان ندارد و همه ی آهنگ سازها با گوش دادن و یاد گرفتن آثار قدیمی، یک اثر هنری جدید خلق می کنند در نتیجه تصور نشود که این تکنیک هوش مصنوعی ضعفی دارد و آهنگی که توسط انسان ساخته میشود دارای خصوصیاتی خاص و دست نیافتنی است. البته نقش هوش مصنوعی در هنر موسیقی محدود به ساخت  آهنگ نمیشود و در حال حاضر از این تکنولوژی در زمینه تولید و نواخت انواع موسیقی استفاده میگردد. همچنی از هوش مصنوعی برای بازاریابی و تکنیک های معرفی موسیقی استفاده زیادی میشود.

تاریخچه هوش مصنوعی و موسیقی

هوش مصنوعی نقش حیاتی در تاریخ موسیقی و کامپیوتر از زمان پیدایش خود در دهه 1950 ایفا کرده است. تا همین اواخر، بیشتر تلاش ها بر روی  سیستم ها ساخت آهنگ بود و تلاش کمی برای ساخت و اجرای چیزی که شنونده میشوند انجام گرفته است. در این بخش مروری داریم بر پیشرفت های هوش مصنوعی در زمینه ساخت و اجرای موسیقی.

هوش مصنوعی و آهنگ سازی

شناخته شده ترین کار در  زمینه  موسیقی کامپیوتری کارهای کار هیلر و ایزاکسون در سال 1958 است. نتیجه اصلی تلاش آنها توسعه سیستمی به نام  Illiac Suite بود که یک کوارتت زهی (string quartet) است که با بهره گیری از رویکرد حل مسئله ای به نام "تولید و آزمایش" توسعه داده شده بود. این برنامه به‌طور شبه تصادفی با استفاده از زنجیره‌های مارکوف، نت‌هایی را تولید میکرد. سپس در مرحله بعد نت های تولید شده با استفاده از قوانین "ترکیبی ابتکاری هارمونی کلاسیک" و کنترپوان مورد آزمایش قرار می گرفتند و فقط نت هایی که از قوانین موجود پیروی می کردند قبول می شدند. اگر هیچ یک از نت‌های تولید شده انتظارات را برآورده نمی کردند، از یک روش ساده عقبگرد برای حذف کل رشته نت ها تا آن نقطه صحیح استفاده می‌شد و یک چرخه جدید تولید نت ها دوباره آغاز می گردید. این عمل باعث میشد هر چیزی که بیان احساسات در خود داشت حذف گردد. هیلر و ایزاکسون در مصاحبه ای گفتند که قبل از پرداختن به چالش احساسات، ابتدا باید مشکلات ساده تری حل شود.

در ادامه کار، بسیاری از محققان ترکیب بندی توسط کامپیوتر را مورد بررسی قرار دادند و اغلب آناه از زنجیره‌های مارکوف استفاده می کردند. با این حال، این که صرفا به روش های مارکویی برای ساخت موسیقی با کیفیت بالا اکتفا کنند کافی نبود. در سال 1972 رویکردی با نام مورر از آن مشتق شد که در آن ملودی‌های آهنگی با الگوهای تکراری ساده تولید می شدند. 

Powered by Froala Editor